
در اواخر جنگ جهانی دوم، سربازان روسی با فشار آوردن به آلمان شرقی، باعث شدند که نازی ها با ایجاد یک آزمایشگاه مخفی با همکاری دکتر ویکتور فرانکشتاین، ارتشی از سوپر سرباز ها ایجاد کنند. کار این آزمایشگاه به این شکل بود که از قسمت های مختلف افرادی که اعضای خود را از دست داده اند برای بخیه زدن به دیگر سربازها استفاده می کرد...

داستان فیلم درباره یک سرباز قرن شانزدهم میلادی است که درمی یابد خوی وحشی گری و اعمال ظالمانه اش او را تبدیل به شیطانی مخوف کرده است و تصمیم می گیرد آنها را از خود دور کند اما در ادامه مجبور می شود از نیروهایش کمک بگیرد تا با قدرتهای تاریکی که سرزمینش را اشغال ساخته مقابله کند …

یکسال از حوادثی که برای پیتر، سوزان، ادموند و لوسی با وارد شدن به سرزمین نارنیا از طریق جارختی اتفاق افتاد، گذشته است. آنها یکروز که وارد یک ایستگاه قطار شده اند بطور جادویی مجدداً وارد سرزمین نارنیا می شوند. هزار سال نارنیایی از خروج آنها از این سرزمین گذشته است، حیوانات ناطق از بین رفته اند و یک شاه شیطانی و سنگدل به اسم میراز بر آن سرزمین حکمرانی می کند...