«پی یر» (پیکولی) معمای میان سال است که از همسرش، «کاترین» (ماساری) جدا شده و با «هلن» «اشنایدر» رابطه دارد. اما احساسات «پی یر» بسیار پیچیده است: او «هلن» را دوست دارد، با این حال وابسته ی افراد و مکان هایی است که گذشته ی او را می سازند…
یک شاهزاده پس از مرگ همسرش در قرن پانزدهم، به خونآشام تبدیل میشود. او قرنها بعد در لندن زنی را میبیند که شبیه همسر مرحومش است و در پی او سرنوشت خود را رقم میزند.
داستان درباره فرشتگان نگهبان نامرئی است که انسانها را هدایت و محافظت میکنند. پل و لئا با وجود اینکه نباید همدیگر را میدیدند، عاشق هم میشوند. برای حل این مشکل، دو فرشته به نامهای رافائل و گابریل که هیچ شباهتی به هم ندارند، باید با هم کار کنند.
بیش از یک ماه است که زنی تلاش می کند با جدایی خود کنار بیاید،او اتاقش را دوباره رنگ می کند،مبلمان را بر می دارد،نامه هایی به معشوق خود می نویسد و همه حرفهایش را می زند.او برگه ها را روی کف اتاق پخش می کند.در نهایت او گرسنه شده و اتاق را ترک می کند و...
سلن هفده ساله ایده آلیست است، به عشق مطلق اعتقاد دارد و بیشتر به مطالعه علاقه دارد تا به شبکه های اجتماعی. او که پاریس را به مقصد بیاریتز ترک می کند، آماده می شود تا مدتی دور از نامزدش، پیِر، زندگی کند. او خیلی سریع با نخبگان دبیرستان جدید خود روبرو می شود که...