مردی (بروسلی) که سوگند خورده است از خشونت دوری کند، همراه عموزاده هایش در یک کارخانه یخ شروع به کار می کند. اما زمانی که آن ها یکی یکی بطرز مرموزی ناپدید می شوند، او مجبور می شود سوگندش را زیر پا بگذارد.
یتیمی که در یک مدرسه کونگ فو بزرگ شده است ، جایی که با او بسیار کمتر از یک سگ رفتار می شود پس از کمک به یک گدای مشا پیر ، زندگی اش به کل تغییر می کند...