داستان زندگی پدر و دختری است که فاصله سنیشان بیست و پنج سال است و در نیویورک زندگی می کنند، پدر خانواده یک رماننویس مشهور برنده جایزه پولیتزر با بازی «راسل کرو » است که باید با مشکلات روحی و روانی و همچنین بزرگ کردن یک دختر کوچک دست و پنجه نرم کند.
داستانی عاشقانه که در مناظر باشکوه لاداغ هیمالیا اتفاق می افتد."سمسارا" مردیست که تلاش می کند با انکار دنیا به روشنی معنویات دست پیدا کند.و زنی تلاش می کند عشق و زندگی خود را در دنیا حفظ کند.اما سرنوشت آنها تغییر کرده و با هم گره می خورد...