فیلمرداری "میتوانم پاملا را معرفی کنم" شروع می شود. این داستان عاشقی و فرار زنی انگلیسی با پدر زن فرانسوی خود است که به طور موازی در فیلمبرداری نیز نشان داده می شود...
این فیلم که بر اساس رمانی به همین نام اثر خوزه آنتونیو گارسیا بلاسکز ساخته شده است، داستان جاسینتو مارتین دل ریو، با نام مستعار "جاچی"، پسر بی پدری را روایت می کند که نسبت به مادرش، یک بیوه بورژوا با عمویش، عشقی تقریباً ناسالم احساس می کند.
در اوایل دهه ۷۰ اروگوئه، مامور یک گروه آمریکایی توسط یکی از گروهای محلی ربوده می شود. فیلم اتفاقات و موقعیت های پیش آمده در این آدم ربایی را به تصویر می کشد...
داستان خنده دار نجیب زاده سالخورده دیوانه اما مهربان و جوانمرد دون کیشوت است که به کمک صاحبش سانچو پانزا با آسیاب های بادی که به عنوان اژدها دیده می شوند مبارزه می کند تا روسپی دولسینیا را که به عنوان یک زن دیده می شود نجات دهد...
یک زن جوان آمریکایی که به ایتالیا سفر کرده از دست یک متجاوز فرار کرده و خودش را در یک ویلای مدیترانه ای عجیب و غریب می یابد که همه چیز در آن مکان مشکوک به نظر می آید....
این فیلم در مورد دو انسان است که هر دو مورد بی مهری واقع شدهاند یکی از طرف زن سابق که به او خیانت کرده و یکی از طرف کارگردان جوانی که در عشق به دختر مردد است و او را به عنوان بازیچهای میپندارد...