داستان دیوید کینگ، مافیای مشهور صنعت موسیقی نیویورک وقتی پسر رانندهاش بهصورت اشتباهی ربوده میشود، کینگ با یک چالش اخلاقی سنگین (درست مانند آدمی که از قله سقوط میکند) روبروست و باید تصمیمی سرنوشتساز بگیرد.
زنی پس از یک ازدواج پردردسر و مرگ همسرش، به طور غیرمنتظره به لحظهای پیش از اولین ملاقاتشان برمیگردد و این فرصت را پیدا میکند که دوباره با او ارتباط برقرار کرده و عاشقانهشان را از نو زنده کند.
دو آدمکش نوجوان به نامهای چیساتو و ماهیرو به شهر ساحلی میازاکی سفر میکنند. در آنجا، به طور غیرمنتظرهای با یک آدمکش تشنه به خون روبرو میشوند که قصد دارد تعداد قربانیان خود را افزایش دهد.
داستان در اقیانوس آرام، سال ۱۹۴۲ اتفاق میافتد. یک سرباز ژاپنی و یک زندانی جنگی بریتانیایی در جزیرهای متروک گرفتار شدهاند، و توسط موجودی مرگبار شکار میشوند. دو دشمن خونی باید برای بقا در برابر ناشناختهها با هم متحد شوند.