در سال ۱۹۰۱ در شیلی، سه سوارکار برای محافظت از یک ملک بزرگ استخدام میشوند. یک سرباز انگلیسی، یک مزدور آمریکایی و یک تک تیرانداز دورگه این گروه را تشکیل میدهند. تک تیرانداز در حین انجام ماموریت متوجه میشود که هدف اصلی آنها کشتن مردم بومی است.
دن لاوسون، کارآگاهی از شیکاگو، برای پیگیری پرونده یک قاتل سریالی که جنایاتش با پروندهای حلنشده در شیکاگو که پنج سال پیش روی آن کار میکرد مطابقت دارد، به اسکاتلند سفر میکند. او با کارآگاه اسکاتلندی، بوید (کاپالدی) ملاقات میکند تا با همکاری یکدیگر قاتل را دستگیر کنند.
زمانی که مردم شهر لیتلهمپتون، از جمله ادیت، یه زن محلی محافظهکار، شروع به دریافت نامههایی پر از فحاشیهای مضحک میکنند، رز، مهاجر ایرلندی سرکش، به جرم این کار متهم میشود. زنان شهر، با ظن اینکه چیزی مشکوک در جریان است، به تحقیق در این مورد میپردازند.
زنی جوان، میخانهای کهنه و متروکه را به ارث میبرد. او در حین بازسازی میخانه، راز هولناکی را در زیرزمین آن کشف میکند: موجودی تغییرشکلدهنده به نام "بَگهِد"...
داستان درباره دختری بنام «الا» است که در هنگام تولد توسط ساحره ای بنام «لوسیندا» سحر شده و ناچار است پیوسته از هر دستوری که به او داده می شود، اطاعت کند!
یک کارآگاه مصمم در تلاش برای متوقف کردن یک برنامه بازی مخوف در وب تاریک است. در این برنامه، اسیران برای زنده ماندن مجبور به رقابت با یکدیگر میشوند. کارآگاه با چالشهای زیادی روبرو میشود و باید در یک مسابقه با زمان، جان اسیران را نجات دهد.