
«اينديانا جونز» (فورد) پروفسور باستان شناسي است که براي برگرداندن اشياي تاريخي به موزه ها مي جنگد. مجموعه داري ثروتمند به نام «والتر» (گلاور) به او مي گويد که پدرش «دکتر جونز» (کانري) متخصص قرون وسطی، در ميانه ي جست و جو براي يافتن جام مقدس ناپديد شده است و «ايندي» سعي مي کند جاي او را پيدا کند.

«کريستي براون» در دوران کودکي به دليل فلج مغزي به شدت عقب افتاده شده است اما در جواني «کريستي»نشان مي دهد که با وجود جسم عليلش، انساني خونگرم و شوخ طبع است، هوش فوق العاده اي هم دارد و مي تواند به کمک پاي چپش - تنها عضوي که در کنترلش است - آثار هنري قابل تحسين و اشعار و رمان هاي پر فروش خلق کند...

«سالواتوره/توتو» کودکی عاشق فیلم و سینماست. تنها تفریح او رفتن به سینما و بازی با نگاتیوهاست. این موضوع باعث شکل گیری رابطهای عمیق بین او و آپاراتچی تنهای سینما پارادیزو، «آلفردو» میشود. توتو در یک شرط بندی بر سر آموختن فنون پخش فیلم و کار با دستگاه آپارات برنده میشود. بعدها او به خاطر حادثه ای که برای آلفردو رخ میدهد آپاراتچی سینما میشود، تا اینکه دختر زیبایی را میبیند و سخت به او دل میبندد اما ...

آکیرا (به ژاپنی: アキラ Akira) یک فیلم علمی تخیلی ژاپنی در سبک انیمه به نویسندگی و کارگردانی کاتسوهیرو اوتومو. این فیلم بر پایهٔ مانگایی به همین نام آکیرا، که آن را هم کاتسوهیرو اوتومو نوشته، ساخته شدهاست. قابل ذکر است که این مانگا در یانگ مگزین منتشر میشد. در ابتدای انیمیشن شاهد انفجار بمبی در شهر توکیو سال ۱۹۸۸ هستیم. این انفجار باعث نابودی کامل شهر و شروع جنگ جهانی سوم میشود. ۳۱ سال بعد شهر جدیدی به نام نئو ـ توکیو تاسیس میگردد. این شهر مشکلات اجتماعی عدیدهای مثل شورشهای دانشجوئی، بی ثباتی سیاسی واز همه بدتر گانگسترهای موتور سوار دارد. یکی از اعضای این باندهای گانگستری موتورسواری به نام تِتسو است. او یکروز پس از تصادف با یک نوجوان عجیب و غریب توسط نیروهای پلیس دستگیر میشود. در مرکز پلیس دانشمندان پی به نیروی تله پاتیک در تِتسو می شوند و تصمیم می گیرند از او به عنوان موش آزمایشگاهی برای یافتن منبع نیروی فوق العاده مخربی به نام آکیرا که باعث تخریب شهر توکیو اصلی نیز شده است استفاده کنند، اما…