
"جوئی" سرباز جوان آمریکایی در آخرین روز جنگ جهانی اول مورد اصابت یک خمپاره قرار می گیرد.او در بیمارستان با وضعیتی بدتر از مرگ بستری می شود.او دستها،پاها،چشمها،گوشها،دهان و بینی خود را از دست داده است.حواس باقیمانده و توانایی تفکرش زندگی او را وارد رویاها و خاطراتی عجیب می کند و...

جزیرهای کنار سواحل نیوانگلند، تابستان سال ۱۹۴۲. نوجوانی بهنام «هرمی» (گریمز) وقتش را با دو دوستش، «اوسی» (هاوسر) و «بنجی» (کونانت) میگذراند. کنجکاویهای آنان با پیدا کردن یک کتابچه راهنما تحرک میشود و رویاهای «هرمی» در وجود زنی بهنام «دوروتی» (اونیل) تجسم پیدا میکند که شوهرش به «هرمی» در وجود زنی بهنام «دوروتی» (اونیل) تجسم پیدا میکند که...

«فلیکس شرمن» (سیگال) در یک کتابفروشی کار میکند و بیشتر دوست دارد خود را نویسندهای ناموفق بداند. او به سرایدار بلوک آپارتمانی محل اقامتش، «راپزینسکی» (ساندولسکو) خبر میدهد که یکی از ساکنان بلوک بهنام «دوریس» (استرایسند) دختری است که از آپارتمانش بهعنوان خانه بدنام استفاده میکند. بهزودی «دوریس» که بازیگر / مُدل است سراغ «فلیکس» میرود و با او رابطهای نزدیک پیدا میکند. آن دو دچار مشکلات بسیاری میشوند، اما بهرغم دل مشغولیهای متفاوتشان کنار هم میمانند...