هیولاهای کوچیک پشمالوی گرد، هر کسی یا چیزی رو که در آپارتمان برج لس آنجلس میبینند ،میخورند...
دو کودک در جزیره ای زیبا در جنوب اقیانوس آرام گیر افتاده اند. بدون هیچ بزرگسالی که آنها را راهنمایی کند، این دو با هم زندگی ساده ای را رقم می زنند و در نهایت به دو عاشق تبدیل می شوند...
یک دکتر جوان به دلیل تصادف رانندگی در یک شهر کوچک به چندروز کار در بیمارستان آن شهر محکوم میشود...
فرمانده «جيمز بلاک» (دان)، «تاپر هارلي» (شين) را که سالهاست به دليل مشکلات رواني، دور از اجتماع و نزدي قبيله اي بومي زندگي مي کند فرا مي خواند تا عضو يک گروه پرواز نخبه با مأموريتي ويژه شود...
مردی تصمیم میگیرد برای شناخت پسرِ همسرش ، او را به مدرسه ببرد اما متوجه می شود او پسر چندان خوبی نیست و...
"هنری" وکیلیست که از یک حمله مسلحانه جان سالم به در برده است اما چیزی به یاد نمی آورد.او توانایی صحبت کردن و راه رفتن خود را بدست می آورد اما در زندگی اش دیگر جائی ندارد.خوشبختانه او زنی عاشق و دختری دوست داشتنی دارد که به او کمک کنند...
بدترین کودک جهان کشفی غیرقابل تصور می کند - کودک دیگری حتی بدتر از او وجود دارد و آن هم یک دختر است....
«دکتر آلبرت ماينهايمر» (گريفيتس)، متخصص انرژي خورشيدي، قرار است يک برنامه ي جديد انرژي ملي را راه اندازي کند، ولي «کوئنتين هاپسبرگ» (گولت) همراه با ميليونرهاي ديگر توطئه چيده اند «ماينهايمر» را ساکت کنند تا از منافع انرژي اتمي شان دفاع کنند. «ستوان فرانک دربين» (نيلسن) نيز وارد صحنه مي شود تا اين توطئه را خنثي کند.
«ميچ رابينز» (کريستال)، «اد فوريلو» (کربي) و «فيل برکوييست» (استرن) که هميشه تعطيلات سالانه شان را با هم مي گذرانند، امسال تصميم گرفته اند سوار بر اسب همراه با عده اي توريست ديگر و به راهنمايي «کرلي» (پالانس)، «جف» (سيکور) و «تي. آر.» (هالو)، گاوچرانان غيرقابل اعتماد، با يک گله از نيومکزيکو به کلرادو بروند.
