
«هانا» (فارو) که با «اليوت» (کين) ازدواج کرده، قبلا همسر «ميکي» (آلن)، بوده است. «لي» (هرشي) و «هالي» (ويست) خواهران «آنا» هستند. «اليوت» مدتي با «لي» رابطه برقرار مي کند و «هالي» به زندگي «هانا» که ظاهرا بي عيب و نقص است حسادت مي ورزد. «ميکي» نيز نگران اين است که در اثر تومور مغزي بميرد. سرانجام «هانا» و «اليوت» دوباره به هم نزديک مي شوند، «لي» با جواني آشنا مي شود و «هالي» و «ميکي» نيز يکديگر را پيدا مي کنند.

هنگ کنگ. «بازرس وونگ» (بيل تونگ) تلاش مي کند به يکي از قاچاقچي هاي بزرگ مواد مخدر، به نام «چو تائو» (يوئن) که به تازگي دستگير شده بباوراند که يکي از هم دستانش، «سلينا» (لين) قرار است در دادگاه عليه او شهادت دهد. به اين اميد که «چو» نقشه ي سوء قصد به جان «سلينا» را بريزد. از طرف ديگر «وونگ»، مأمور پليس، «کاکويي چان» (چان) را مأمور محافظت از جان «سلينا» مي کند...