

این سریال داستان مادری محافظه کار و فداکار رو در طول "رکود اقتصادی بزرگ" به تصویر میکشه. زنی که از شوهرش جدا شده، تلاش میکنه رستوران خودش رو باز کنه و در همین حین عاشق مردی دیگه میشه. این مادر تمامی این کارها رو برای به دست آوردن عشق و احترام دختر از خودراضی خود انجام میده...


صبح ۲۹ امین روز از آپریل، هفت میلیارد سكنه زمین به شكلی غیرقابل باور به مدت دو دقیقه و هفده ثانیه، از هوش میروند و آنهایی كه جان سالم به در برده اند وقتی به هوش می آیند متوجه خاطراتی میشوند كه هیچوقت تجربه نكرده اند. كمی تحقیق، همه را متوجه این موضوع میكند كه آن خاطرات، در واقع مروری بر اتفاقاتی بوده كه نه در گذشته بلكه در زمانی به فاصله شش ماه از زمان حال اتفاق اقتاده است نگرانی همه از این است كه آیا قرار است آن چیزی را كه دیدند در واقعیت تجربه كنند یا انتخاب با خودشان است...

«کیت» (زیتا جونز) آشپز یکی از بهترین رستوران های منهتن است و به رغم خلق و خوی تندش، صاحب رستوران (کلارکسن) او را تحمل می کند چون بهترین آشپز غذاهای فرانسوی است. اما زندگی «کیت» پس از مرگ خواهرش در سانحه ی اتومبیل زیرورو می شود، چون مسئولیت نگه داری از دختر خواهرش (برسلین) به عهده ی او می افتد …