

این سریال یکی از بهترین سریال های کمدی است که از سال ۲۰۰۵ شروع شده و تا به امروز در حال پخش است، این سریال در سبک سریال Seinfeld می باشد ، البته دیوانه وار تر و خنده دار تر. داستان سریال حول اتفاقات و ماجرا های فوق العاده خنده داری که برای شخصیت های سریال پیش میاد می چرخه. خالق اصلی این مجموعه Rob McElhenney هست که ایده ی شکل گیریه سریال که ابتدا قرار بوده یک فیلم کوتاه باشه درباری این که مردی برای قرض گرفتن شکر از دوستانش، بهشون میگه سرطان داره...


این سریال داستان کمدی مرد جوانی است به نام مایکل که به تازگی همسر خود را از دست داده و باید به تنهایی از پسر ۱۳ساله خود مراقبت کند. اما این تنها گوشه کوچکی از مشکلات اوست. او عضوی از یک خانواده بزرگ است که اکنون به دلیل مشکلات اقتصادی در حال از هم پاشیدن است. مایکل وضیفه دارد اعضای خانواده را در کنار یکدیگر نگه دارد اما هر یک از این اعضا به شکلی دیوانه اند. از اینجا سیر کمدی بی نظیر سریال آغاز می شود.

داستان فیلم مربوط به زندگینامهٔ فرانک ابگنیل است، کسی که شهرتش را به خاطر سابقه فعالیتش به عنوان جاعل چک، کلاهبرداری و حقههای فرارش از دست ماموران بهدست آورد. او در دهه شصت میلادی و در ۱۶ سالگی توانسته بود، چکهای جعلی که مجموعاً به مبلغ ۴ میلیون دلار آمریکا ارزش داشت را در ۲۶ کشور جهان نقد کند، طوری که هیچ بانکی قادر به تشخیص جعلیبودن چکهای او نبود و تا هجده سالگی، بیش از ۲۵۰ پرواز انجام داد و در ۲۶ کشور جهان به این کلاهبرداریها دست زد. اَبیگنِل به خاطر عضویت جعلی که در «خطوط هوایی سراسری آمریکا» داشت، میتوانست بهصورت رایگان در هتلها اقامت کند و تمام هزینههای غذا و تفریحش بهطور مستقیم به شرکت ارسال میشد. حتی خودش را به عنوان وکیل جا زد و در چندین پروندهٔ دادگاهی شرکت داشت. او سرانجام در سال ۱۹۶۹ در فرانسه دستگیر شد و به دوازده سال زندان محکوم شد که البته پس از گذراندن پنج سال از دوران محکومیت خود به خدمت سازمان افبیآی درآمد تا در شناسایی چک های جعلی و سرقتی کمک کند.


مالکوم در میانه درباره ی پسری به اسم مالکوم ـه که در خانواده ی عجیب ۶ نفره زندگی میکنه.مالکوم هوش و حافظه ی خیلی قوی داره و همین موضوع باعث شده که کمی با خانواده ی خودش در تضاد باشه و ماجراهای جالبی به وجود بیاره.دیگر اعضای خانواده عباردتند از :لوییس، مادر پرجذبه خانواده . هل ، پدری که بیشتر مثل دوست بچه هاش میمونه.فرانسیس ، بزرگترین پسر خانواده که بشدت خرابکاره.ریس ، که ورژن جوونتره فرانسیسه. و در نهایت دویی، کوچکترین برادر مالکوم که هنوز استعداد واقعیش رو بروز نداده!

«ديو کاويک» (کلاين) که يک آژانس کوچک کاريابي را مي گرداند، شباهت غريبي به رئيس جمهور ايالت متحد دارد و هر از گاه در جشن هاي خيريه ي محلي، براي خنده، اداي او را در مي آورد. وقتي «رئيس جمهور بيل ميچل» (کلاين) سکته مي کند، از «ديو» خواسته مي شود که نقش او را بازي کند...

«جیمی هافا» (نیکلسن) یکی از رهبران اتحادیه های کارگری است که در دوران بحران اقتصادی دهه ی ۱۹۳۰، تبدیل به یکی از چهره های جنجالی می شود. او به طور علنی با «خاندان کندی» مبارزه می کند و در دهه ی ۱۹۶۰ زندانی می شود. بعدتر در دوران «نیکسن» بخشیده می شود و به طرز اسرارآمیز و مشکوکی می میرد...

مردی بدذات و عجیب و غریب، مشهور به «پنگوئن» (دنی دویتو)، به کمک یک تاجر فاسد بنام «مکس شرک» (کریستفر واکن) قرار است کنترل شهر گاتهام را در دست بگیرد. «بتمن» تنها کسی است که می تواند جلوی آن دو را بگیرد، گرچه «زن گربه ای» (میشل فیفر) نیز راه و روش خود را برای مقابله با آن ها دارد...