یک قاتل استخدام می شود تا دختر جوانی را به قتل برساند، اما او نمی تواند با وجدان خود کنار بیاید و این کار را انجام دهد. بنابراین آنها با هم متحد می شوند و تلاش میکنند از دست افرادی که در تعقیبشان هستند فرار کنند...
کوین وتریل به ملاقات کاترین کاوود در پاسگاه پلیس یورکشایر میرود تا یک جرم را گزارش کند. او دختر رئیسش را دزدیده بود تا از پولی که بدست میاورد فرزندانش را به مدرسهی خصوصی بفرستد...