تامی ویلیامز به شدت خواهان رفتن به Broadway است، اما از آنجایی که او تنها نوازندهی یک رستوران است راه سختی را در پیش دارد. تامی با زنی جوان به نام پنی آشنا میشود و از طریق او ایدهای به سرش میزند تا با استفاده از بچه های یتیم، خودش را به مقصد برساند...
"هریت" و "کوین" به برادوی می روند،جائی که دوست آنها "ادی" برای نمایش شماره یکش به آنها نیاز دارد."ادی" عاشق "هریت" است اما وقتی با "کوین" برخورد می کند عاشق او می شود و...