
پیتر ساندرسن" وکیلی است که از همسر خود جدا شده اما هنوز او را دوست داشته و نمی تواند بفهد چرا او ترکش کرده.او تلاش می کند از این مساله عبور کند به همین دلیل به صورت آنلاین شروع به چت می کند.اما وقتی زنی که با او آشنا شده برای اولین بار به خانه اش می آید متوجه می شود از زندان فرار کرده و از او می خواهد کمکش کند...

جنگ های داخلی امریکا. «سرهنگ جاشوآ لارنس چیمبرلین» (دانیلز) یکی از مغزهای متفکر ارتش شمالی هاست. «ژنرال تامسن استون وال جکسن» (لانگ) و «ژنرال رابرت.لی«(دووال) نیز در خدمت نیروهای کنفدراسیون هستند. با اعلام جنگ، سرنوشت «چیمبرلن»، «جکسن» و «لی» پی گرفته می شود و فرایند جنگ در ماناساس، آنتیتام، فردریک برگ و چانسلرزویل دنبال می شود...


وقتی "جد بارتلت" به عنوان رئیس جمهور امریکا برگزیده میشود کابینه خودش رو منصوب میکند.او افراد رازداری را از میان اعضای کاخ سفید توسط گزینشگران خود برمیگزیند. هر کدام ازین افراد نقش مهمی را در بازی قدرت واشنگتن بازی میکنند. در این سریال مخاطب کاراکترهای این سریال را از میان اتفاقات سیاسی و فردی زیادی دنبال میکند تا اینکه متوجه میشود که...

«بابي بوفينگر» (مارتين) سال ها تلاش کرده تا جايي در صنعت سينماي هاليوودي براي خود باز کند تا جايي در صنعت سينماي هاليوودي براي خود باز کند ولي در اين کار موفقيتي به دست نياورده است؛ و حالا اعتقاد پيدا کرده که بايد همين روزها اين سنگ بزرگ را بردارد وگرنه که از کار مي گذرد...


سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه...