« موریس » ( بلیه ) ، همسر حسود « ژنى » ( دولر ) ، خواننده ى جاه طلب ، تصور مىکند که او با « برینیون » ( دولن ) ، رئیس یک کمپانى فیلمسازى ، سر و سرى دارد . کمى بعد « برینیون » به قتل مىرسد و پلیس به « موریس » مظنون مىشود .
« دلبر » ( دى ) ، براى نجات پدرش از چنگ « ديو » ( ماره ) ، حاضر مىشود در قصر « ديو » بماند . او ابتدا تحمل همنشينى با « ديو » را ندارد ، اما آرام آرام علاقههاى قلبى به او حس مىكند ...