

داستان سریال بر روی گروهی از افراد متمرکز است که تاریخ تولدشان یکی می باشد و به صورت تصادفی زندگیشان در راه های مختلف به هم گره می خورد. جک و ربکا زوج جوانی هستند که در پترزبورگ منتظر به دنیا آمدن سهقلویشان می باشند. کوین بازیگر موفق و خوشتیپ تلویزیون می باشد که از زندگی مجردی خسته شده است. رندال نیز تاجری است که در کودکی پدرش او را در یک ایستگاه آتش نشانی رها کرده بود و اکنون دارای یک همسر و دو دختر است...


مرد کلاهبرداری به نام "ماریوس جوسیپوویک" به خاطر نپرداختن بدهیاش به تبهکاری خطرناک در حال فرار است. او برای بدست آوردن سرپناهی امن خود را به عنوان "پیت"، زندانی همبندش جا میزند و به خانوادهی مادری از هم پاشیدهی پیت میپیوندد. خانوادهای پر هیجان و نامتعارف که ممکن است پای او را به خطراتی باز کنند که سعی در فرار از آن را دارد و شاید در این مسیر بتواند صاحب خانوادهای مهربان شود که تابحال هرگز مزه آنرا نچشیده...


داستان با پیداشدن جسد پسربچه ای به نـام دَنـی سولانـو آغاز میشود که تحقیقات جدی مبنی بر پیداکردن سرنخ و حل پرونده در شهر کوچک ساحلی کالیفرنیا صورت میگیرد و به زودی مشخص میشود که حادثه یک قتل عجیب بوده. لذا خوراک رسانه ها جور میشود و زندگی خانواده مقتول و ساکنین شهر بهم میریزد و کار دپارتمان پلیس محلی را نیز با مشکل روبرو میکند...


سریال درباره میلیاردری است که با استخدام یک مامور سابق CIA تصمیم به پیشگیری از جرم و جنایت می گیرند در حالی که هنوز این جرم ها اتفاق نیفتاده است …خالق این سریال کسی نیست جز "جانتان نولان" ( نویسندهی فیلنامه های ممنتو و بتمن ) ، برادر "کرستوفر نولان" ! البته قابل ذکر است که کریستوفر خیلی جاها اذعان داشته که ، در اکثر کارهاش ، از برادرش جاناتان کمکهای بزرگی گرفته و این یعنی با خالق بزرگی طرف هستیم.


سریال shameless درباره ی یک خانواده ی واقعا در هم بر هم و گنگ است. این خانواده پدری دائم المست دارد به همراه ۶ فرزند قد و نیم قد بدون همسر ! که شبیه به هیچ خانواده ای نیست.سریال حول محور نداری ها و بی مسئولیتی پدر خانواده میچرخه.پدر به جای اینکه کار کنه و پول دربیاره پول هایی که بچه ها بدست آوردن رو به باد میده.ولی داستان به این گونه نیست که شمارو ناراحت کنه !