یک سازنده اتومبیل بازنشسته می پذیرد به تعطیلاتی اروپایی برود تا همسر خود را راضی کرده.همسرش که سن خود را انکار می کند قصد دارد از این سفر برای آشنا شدن با مردان دیگر استفاده کند...
« آقاى ديدز » ( كوپر ) ، مرد سادهاى اهل شهرى كوچك ، ميليونها دلار به ارث مىبرد و تصميم مىگيرد پولش را به نيازمندان ببخشد. وقتى به نيويورك مىرود ، عده اى انگل گردش را مىگيرند ، و زنى روزنامهنگار ( آرتور ) دربارهى او گزارشهايى مسخره چاپ مىكند...
"بئا پولمن" و دخترش "جسی" از زمان مرگ همسرش دوران سختی را می گذرانند."دلیله جانسون" می پذیرد در ازای اتاقی برای خود و دخترش "پئولا" به آنها کمک کند."بئا" با برنامه ای سعی می کند دستورالعمل تهیه کیک "دلیله" را به فروش برساند...
جد به همراه دوست دخترش لین در هتلی در نیویورک اقامت دارد.او در پنجره روبرویش با نل آشنا شده و به او علاقه مند می شود اما پس از مدت کوتاهی متوجه می شود او بسیار خطرناک است...