هاچ مانسل، پدری ساکن حومه شهر و یک آدمکش مرگبار سابق، پس از خنثی کردن یک حمله به خانهاش، دوباره به گذشته خشونتبار خود کشیده میشود. این اتفاق زنجیرهای از وقایع را آغاز میکند که رازهایی از گذشته همسرش، بکا، و همچنین خودش را فاش میسازد.
نوجوانی متوجه میشود شبی که خواهرش ناپدید شد، او بازی آسانسور را انجام داده است. دیل با نادیده گرفتن بسیاری از هشدارهای آنلاین، تصمیم میگیرد او را دنبال کند و پیدا کند. اما...