
«یوچین سایمنت» (اسپیسی)، آموزگار درس علوم اجتماعی، تکلیفی به بچه های کلاس خود می دهد و از آنان می خواهد تا فکر کنند چگونه می توانند دنیا را عوض کنند و سپس آن فکر را به اجرا درآورند. «ترور مکینی» (آزمنت)، نوجوانی از شاگردان کلاس نیز که مادری الکلی (هانت) و پدری خشن (بون جووی) دارد، تصمیم می گیرد به آنان کمک کند و …


داستان در مورد روزهای معمولی از زندگی مادر و دختری در یک شهر کوچک اطراف نیویورک است. ماجرای شاد بودنها و غمگین شدنها، نیازها و تلاشها، موفق شدنها و گاهی هم شکست خوردنها. مادر ۳۲ ساله است و دختری ۱۶ ساله دارد. کابوس او در زندگی این است که دخترش اشتباهات او را تکرار کند و تمامی توان خود را در جلوگیری از این موضوع می کند....

«بتي سايزمور» (زلوگر) در رستوران کوچکي در يکي از شهرک هاي کانزاس پيشخدمت است. او براي فرار از زندگي پيش پاافتاده اش، هر روز به دنياي يک مجموعه ي آبکي تلويزيوني و قهرمان اصلي محبوبش، «دکتر ديويد راول» (کينير)، پناه مي برد. وقتي شوهرش در جريان يک معامله ي مواد مخدر به قتل مي رسد، «بتي» مي گريزد و به لس آنجلس مي رود. او که به خود قبولانده پرستار است، سرانجام در شهر فرشته ها (لس آنجلس) با دکتر رؤياهايش ملاقات مي کند.