
سارق جوانى، « بن هارپر » ( گريوز ) به جرم قتل اعدام مىشود اما به واعظ روان پريش، « هرى پوئل » ( ميچم ) بروز نمىدهد كه پول سرقتى خود را كجا مخفى كرده است. « هرى » نيز پس از آزادى سراغ خانواده ى « هارپر » مىرود و مىكوشد تا از جاى پولها باخبر شود. پسر كوچك خانواده، « جان » ( چاپين ) مىداند كه پدرش پولها را در عروسك خواهرش ( بروس ) مخفى كرده...

"مت دورکس" گله داری بزرگ به یک کارخانه ذوب مس که آبهایش را آلوده می کند حمله کرده و سپس دارائیهایش را بین پسرانش تقسیم می کند.یکی از پسرانش به نام "جو" مسئولیت حمله را پذیرفته و سه سال به زندان فرستاده می شود."مت" بر اثر حمله ای قلبی از دنیا رفته و "جو" تصمیم به انتقام می گیرد...

« كالوهرو » ( چارلى چاپلين ) كه زمانى ستاره ى بزرگ موزيكهال هاى بريتانيا در آغاز قرن بوده ، رقصنده ى جوانى به نام « ترى » ( بلوم ) را كه دست به خودكشى زده ، پيدا مى كند و به خانه مى برد . « ترى » به خاطر افسردگى از مشكلات زندگى ، دچار نوعى فلج شده اما با مراقبتهاى « كالوهرو» ، سلامتى اش را باز مى يابد ...