

کانگ بیت نا قاضی فوق العاده زیباست، اما در زیر ظاهر بی عیب و نقص خود، رازی تاریک پنهان می کند - او یک شیطان است. ماموریت او شکار و کشتن افراد شروری است که دیگران را به سمت مرگ سوق می دهند و در اعمال خود فکر نمی کنند و غیرقابل بخشش هستند. پس از اجرای حکم خود، روح آنها را به جهنم محکوم می کند. با این حال، وقتی با هان دائون، کارآگاهی با رفتاری گرم و ملایم روبرو می شود، زندگی او تغییر غیرمنتظره ای پیدا می کند. به عنوان یک کارآگاه، ذهن او تیزبین است و حس مشاهداتی دارد. هان دائون علیرغم مهربانی ظاهری خود، دردی عمیق و نادیده را در خود دارد. ملاقات آنها مجموعه ای از اتفاقات را رقم می زند که عمیقاً زندگی هر دوی آنها را تغییر می دهد.

سیتا نوجوانی بود که شاهد مرگ والدینش بر اثر یک بمبگذاری انتحاری به نام دین شد. او پس از آن زندگی خود را وقف پیدا کردن شرورترین فرد کرد و تصمیم گرفت که وقتی آن فرد بمیرد، خودش را نیز با او دفن کند تا ثابت کند عذابی که دین برای قبر وعده میدهد وجود ندارد و بنابراین دین حقیقت ندارد. اما عواقب وخیمی برای کسانی که باور ندارند در انتظار است.