
داستان درباره یک نابغه به نام ماکسیمیلیان کوهن است که در نظریه اعداد کار میکند و اعتقاد دارد که جهان از عدد ساخته شده است. او برای بدست آوردن قابلیت پیش بینی بازار بورس از یک ابر کامپیوتر به نام «ایوکلید» (اقلیدس)استفاده میکند که معادلاتی را که بر اساس چند میلیارد متغییر درست کرده است حل کند. سر و کار ماکسیمیلیان رفته رفته با چند روحانی کابالا میافتد که اعتقاد دارند از طریق ریاضی میتوان به اسم اعظم خداوند پی برد. وی این مفهوم را پیگیری میکند و …

کارگاه جان هابز (دنزل واشنگتن) پس از دستگیری یک قاتل زنجیرهای (الیاس کوتیاس) و نظارت بر اعدام او، متوجه میشود روش جنایات او هم چنان اعمال میشود. «هابز» بر حسب تصادف درگیر پروندهٔ یک پلیس که سی سال پیش خودکشی کرده میشود و از طریق دختر او و کتابهایی که مییابد، پی میبرد که فرشتهای سقوط کرده و در جسم انسانها حلول میکند...

پس از نفرين خانواده ي رومانوف توسط راسپوتين ، آناستازيا ي کوچک را از مادربزرگش ملکه ماريا جدا مي کنند. آناستازيا در يک يتيم خانه بزرگ مي شود و در جواني با کساني آشنا مي شود که به اميد گرفتن جايزه اي از ملکه ي ثروتمند پير به دنبال دختري هستند که شبيه آناستازيا باشد تا او را به پاريس ببرند.

«کوین لومکس» (کیانو ریوز) یک وکیل مدافع جوان، بیباک و شکست ناپذیر ساکن شهری کوچک در فلوریدا است. او توسط قدرتمندترین شرکت حقوقی دنیا در نیویورک استخدام می شود و با وجود مخالفت مادرش که نیویورک را شهری پر از فساد می داند پیشنهاد کار را پذیرفته و بهمراه همسرش به نیویورک می رود. اما بزودی ...

چهار جوان به نام هاي «جولي» (هيوئيت)، «هلن» (گلار)، «بري» (فيليپ) و «ري» (پرينز جونير)، در شب چهارم ژوييه و حين وقت گذراني با اتومبيل ظاهرا باعث مرگ رهگذري در جاده مي شوند. تابستان سال بعد ناشناسي براي آنان که جمع شان از هم پاشيده است، نامه هايي با مضمون «من مي دانم تابستان گذشته چه کرديد» مي فرستد و آنان را دچار وحشت مي کند.