

آب های شمال داستان پاتریک سومنر، یک جراح طرد شده سابق ارتشی را به تصویر می کشد که به عنوان پزشک کشتی در یک سفر شکار نهنگ به قطب شمال ثبت نام می کند. در هیئت مدیره او با هنری دراکس، شکارچی، قاتل بیرحمی که بی نظمی اش به شکلی متناسب با سخت گیری های دنیای او شکل گرفته است، ملاقات می کند.

فیلم مرداب (Stillwater) داستان شخصیتی به نام بیل را روایت میکند که کارمند یک دکل نفتی است و ناگهان متوجه میشود که دخترش به جرم قتل در کشور فرانسه در زندان است. وی به فرانسه رفته و بعد از آنکه دخترش میگوید مرتکب این قتل نشده است، با وجود عدم آشنایی با زبان فرانسوی، نظام حقوقی متفاوت فرانسه نسبت به آمریکا و فرهنگ متفاوت دو کشور، تلاش میکند تا بیگناهی دختر خود را ثابت کند...

لی دونگ شیک (Shin Ha-Kyun) که قبلا یک کاراگاه توانا و ماهر بود طی اتفاقی از زندگی پرهیجانش فاصله گرفته و در پست پلیس در یک شهر کوچک مشغول و تمام کارهای خسته کننده ایستگاه را انجام میدهد ، اما یک روز هان جو وون (Yeo Jin-Goo) که یک کارگاه نخبه است و پدرش مسیر کوتاهی برای رسیدن به سمت رییس پلیس ملی شدن دارد به همان ایستگاه منتقل شده و ریاست آنجا را به عهده میگیرد. آنها با یک قتل که مربوط به پرونده قتل های سریالی ۲۰ سال پیش است و زندگی لی دونگ شیک را تغییر داده ، مواجه میشوند و آرامش آن شهر از بین میرود ، بنابراین تلاش میکنند تا با کمک هم این پرونده را حل کنند …

این فیلم بر اساس داستانی واقعی نوشتهی «الی ساسلو» نویسندهی «واشینگتن پست» اقتباس شده و سرگذشت زنی به نام مالی با بازی کونیس را روایت میکند، زنی ۳۱ ساله که ملتمسانه از مادرش دب با بازی کلوس میخواهد در جنگ با هروئین او را یاری کند. دب علیرغم یک دهه ناامیدی، اندوه و خشم، برای آخرین بار میکوشد دخترش را از اعتیاد به هروئین برهاند...


هان گو رو (Tang Jun Sang) مبتلا به سندروم آسپرگر، به همراه پدرش در “نقل مکان به بهشت” کار میکند. کار آنها تمیزکاری و مرتب کردن وسایل به جا مانده افراد متوفی است. وقتی پدر گو رو میمیرد، عمویش سانگ گو (Lee Je Hoon) که مردی سرد و یک رزمی کار سابق مسابقات زیر زمینی بوده، سرپرستی او را به عهده می گیرد و با هم کسب و کار “نقل مکان به بهشت” را انجام می دهند …