
داستان فیلم در مورد یک مامور پلیس به اسم وتر ( وین دیزل ) است. او در مرزهای جنوبی امریکا بدنبال یکی از بزرگترین و بیرحم ترین قاچاقچیان مواد مخدر است به اسم لوکرو است. وتر عاقبت موفق می شود او را دستگیر کند و لوکرو به حبس ابد محکوم می شود اما قسم می خورد که روزی از وتر انتقام بگیرد...

استراليا، دهه ي ۱۸۸۰. «برادران برنز» به دليل جنايت و اذيت و آزار مردم از دست قانون فراري هستند. تا اين که دو تن از برادرها به نام هاي «چارلي» (پيرس) و «ميکي» (ويلسن) دستگير مي شوند. پليس بريتانيايي، «سروان استنلي» (وينستون) به «چارلي» پيشنهاد مي کند که اگر بتواند برادر سوم، «آرتور» (هيوستن)، را بيابد و بکشد، حاضر است «چارلي» و «ميکي» را از مجازات برهاند...

برلین، اوایل دهه ی ۱۹۳۰. «سلی بولز» (مینه لی) یکی از نمایش گران کلوب کیت کت با «برایان رابرتس (یورک) آشنا می شود؛ یک جوان تحصیل کرده ی انگلیسی که برای پیش رفت زبان آلمانی اش به برلین آمده و با آموزش زبان انگلیسی روزگار می گذراند. آن دو ابتدا دوستی ساده ای را آغاز می کنند اما پس از چندی به هم دل می بازند...