
دیوید (تام هنکس) یک مدیر تبلیغاتی موفق است، او در زندگی همه چیز داشت، پول، شادی، و دخترانی که او را میخواستند، اما وقتی پدر مادر او از هم جدا شدند، او باید بین پدر مادر خود یکی را انتخاب میکرد. او پیش پدر خود میرود تا شاید اونو قانع کند دس از لجاجت بردارد و دوباره پیش مادرش برگردد...

پاریس سال ۱۹۴۲. "لوکاس استینر" یهودی مجبور است کشور را ترک کند. همسر او "ماریون" که بازیگر است، تئاتر را مدیریت می کند. او تلاش می کند با اجرای نمایشی، تئاتر را زنده نگه دارد. او برای نقش اول "برنارد" را استخدام می کند. از طرفی در واقع "لوکاس" در زیرزمین آنجا مخفی شده است...