
اوايل دهه ي ۱۹۸۰. «کريس گاردنر» به سرش مي زند تا کاري را در بورس نيويورک امتحان کند که در آن جا فقط يکي در بين بيست نفر مي تواند روي داشتن شغلي تمام وقت با دستمزدي خوب حساب کند. حتي وقتي همسرش به خاطر اين انتخاب او را ترک مي کند و اوضاع بدتر و بدتر مي شود کريس به اتفاق پسرش دو دستي به رؤيايش مي چسبد...

سال هاي پاياني قرن هجدهم، اسپانيا. فرانسيسکو گويا زير سايه حمايت پادشاه کارل چهارم سرگرم قوام دادن به سبک کاري خويش و خلق بهترين تابلوها است. اينس دختر جوان و زيباي تاجري ثروتمند که به نوعي الهه الهام وي شمرده مي شود، گرفتار دادگاه تفتيش عقايد کليسا مي شود. پدر اينس براي نجات وي به گويا روي مي آورد تا از رابطه خود براي تماس با پدر لورنزوي جوان و صاحب سمت در کليسا استفاده کند . اما لورنزو...

داستان زندگي واقعي ديتر دنگلر (کریستین بیل) خلبان جنگنده نيروي هوايي آمريکا که در اولين پرواز عملياتي خود بر فراز لائوس، سقوط کرده و اسير مي شود. امتناع وي از امضاي انزجار نامه اي عليه ارتش آمريکا موجب فرستاده شدن وي به بازادشتگاهي کوچک در ميان جنگل مي شود. جايي که گروه بسيار کوچکي از اسرا حدود ۲ سال در آنجا زنداني بوده اند، ولي ديتر قصد اقامتي طولاني در چنين مکان مخوفي را ندارد. نقشه وي براي فرار از سوي تني چند به دليل مخاطرات فراوان با استقبال روبرو نمي شود. اما يکي از زنداني ها به نام مارتين ديون موافقت خود را براي اجراي نقشه فرار اعلام مي کند. ولي اين فقط يک آغاز است...