
سه داستان با فضای وحشت. زنی توسط تماسهای تلفنی زندانی که ریشه در گذشته او دارد وحشت زده می شود. کنتی روسی در اوایل سال ۱۸۰۰ که به خانواده ای برخورد می کند که تلاش می کنند چند خوناشام را از بین ببرند و پرستاری که در سال ۱۹۰۰ هنگام آماده کردن جسد یکی از بیمارانش تصمیمی سرنوشت ساز می گیرد...

وقتی "جاناتان هارکر" به قلعه "دراکولا" حمله می کند،او به شهری در نزدیکی سفر کرده و شروع به شکار خانواده نامزد "هارکر" می کند.تنها شخصی که می تواند در مقابل او قرار بگیرد،"دکتر ون هلسینگ" دوست قدیمی "هارکر" و شاگرد خوناشامها است که مصمم است "دراکولا" را هر طور که شده نابود سازد...