

داستان سریال درباره ملیندا مونرو می باشد که به یک آگهی برای کار به عنوان پرستار در شهر دورافتاده ویرجین ریور در کالیفرنیا، پاسخ مثبت می دهد و به زودی متوجه می شود زندگی در یک شهر کوچک به اندازه انتظارش ساده نیست و او باید یاد بگیرد که خودش را التیام دهد، قبل از اینکه ویرجین ریور را به خانه خود تبدیل کند ...

پاريس، قرن هفدهم. «سيرانو دوبرژراک» (دوپارديو)، شاعر و فيلسوفي است که دماغ بسيار بزرگي دارد و به همين دليل نمي تواند علاقه اش را به دختر عمويش، «روکسان» (بروشه) ابراز کند.«کريستيان» (پرز) هم که به «روکسان»علاقه دارد، از «سيرانو» مي خواهد تا از طرف او براي «روکسان» نامه هايي عاشقانه بنويسد...