
« باب » ( بنكس ) و « جيل » ( بست ) « لارنس » زوجى انگليسى هستند كه تعطيلات را با دخترشان، « بتى » ( پيلبيم ) در سوييس مىگذرانند. « لويى برنار » ( فرهنه )، مردى فرانسوى كه با آنان دوست شده ناگهان به قتل مىرسد، اما پيش از مرگ رازى را فاش مىكند: نقشهى ترور يك ديپلمات كه به زيان دولت انگلستان خواهد بود.

سال ۱۸۳۰. در نمايش « دكتر كاليگارى » ( كراوس )، خوابگردى به نام « سزار » ( فايت ) پيشگويى مىكند. از جمله در شبى كه « آلن » ( تواردوسكى )، « فرانسيس » ( فهئر ) و « جين » ( داگوفر ) ( دو دانشجو و دخترى كه هر دو دست مىدارند ) به ديدن نمايش آمدهاند، طالع « آلن » را مىبيند و پيشبينى مىكند كه او خيلى زود خواهد مرد...


سریال "آلفرد هیچکاک تقدیم می کند" شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه جداگانه می باشد که ژانر های جنایی، ترسناک، درام و کمدی را پوشش می دهد. داستان در مورد افراد مختلفی می باشد که مرتکب جرم هایی همچون قتل، خودکشی، دزدی و... شده اند که هرکدام با انگیزهی خاصی صورت گرفته است...


سریال در آینده ای نزدیک اتفاق می افتد، Echoes یک شیرجه عمیق به کاوش در دستکاری علمی وجود انسان انجام می دهد. این فیلم گروهی از زنان را دنبال میکند که راه خود را به زندگی یکدیگر میپیوندند و سفری هیجانانگیز را آغاز میکنند، راز هویت خود را کشف میکنند و داستانی تلخ از عشق و خیانت را کشف میکنند.


دو نیمه ی جسد، که یکی از آنها متعلق به یک سیاستمدار زنِ سوئدی است، روی پل اُرساند، که دانمارک و سوئد را به هم وصل میکند پیدا میشود. با پیدا شدن این دو جسد، دو بازرس یکی از دانمارک و یکی از سوئد با یکدیگر همکاری میکنند، کوپنهاگن دانمارک و اداره ی تجسس جرائم مالمو از سوئد دخیل هستند. این جسد از کمر به دو قسمت تقسیم شده، و دقیقاً روی مرز بین دو کشور روی این پل قرار گرفته است، بنابراین پلیس هر دو کشور درگیر این پرونده قتل هستند. بعد از تحقیقات و آزمایشات بیشتر، مشخص میشود که این یک جسد، متشکل از دو جسد جدا است و نیمی از آن مربوط به یک زن دانمارکی است. از سوئد ساگا نورن و از دانمارک مارتین راد روی این پرونده کار میکنند. این دو بازرس به دنبال پیدا کردن قاتل این قربانیان هستند...