
» جک برنز « ( داگلاس ) کابوى تنها به آلبوکرکى مى آید تا دوستان قدیمى اش، » پل « ( کین ) و » جرى باندى « ( رولندز ) را ببیند. » جرى « به او مى گوید که شوهرش به جرم کمک به ورود غیرقانونى مکزیکى ها به خاک آمریکا زندانى شده است. » جک « براى رفتن به زندان و کمک به » پل «، عمدا دعوایى در کافه به راه مى اندازد. اما در زندان مى فهمد که » پل « قصد دارد محکومیت کوتاهش را بگذراند...

همسر دو "سم بورتون"، "ندی"، یک زن سرخ پوست (از نژاد هندی) است. در نتیجه فرزند آنها، "پیسر" دو رگه می شود و مبارزه نژادی بین سرخ پوست ها و سفید پوست ها در خانواده بورتون شروع می شود. "سم" و "ندی" در این بین کشته می شوند. "پیسر" سمت سرخ پوست ها را می گیرد و برادر ناتنی اش "کلینت" سمت سفید پوستان را می گیرد...

۲۲ آوریل سال ۱۸۸۹، "یانسی کراوات" و همسرش، "سابرا" در زمره جویندگان زمین هستند که در مسابقه سرعت برای در اختیار گرفتن زمین مناسب بهجائی نمیرسند. در واقع زنی بهنام "دیکسی لی" زمین موردنظر "کراوات" را با حقه برای خودش برمیدارد. به زودی "یانسی" یک روزنامه به راه میاندازد و آرام آرام با موضعگیریهای آزادیخواهانه به شهرت میرسد و...