
«کال» (استیو کارل) مرد میانسالی است که همه چیز زندگی اش در مسیر درست و خوبی است. خانواده ای خوب، شغلی مناسب و محیطی دوستانه. اما زمانی که او با همسرش دچار مشکل میشود و «امیلی» به فکر طلاق گرفتن می افتد و کال را برای مدتی ترک می کند، همه چیز خراب می شود. در همین بین کال با مردی به نام «جیکاب پالمر» آشنا می شود که به او توصیه می کند تا برای مدتی هم که شده به صورت مجردی خوش بگذراند تا بعدا دوباره همسرش را راضی به زندگی کند…

«لری کراون» (تام هنکس) کارمند وظیفه شناسی است که از احترام زیادی در بین همکارانش برخوردار می باشد. اما در یک روز لری را در دفتر مدیریت می خواهند و در آنجا به او می گویند که علی رغم اینکه او یکی از بهترین کارمندان شرکت است، به دلیل فقدان مدرک دانشگاهی مجبور هستند تا او را بیرون کنند. او تصمیم می گیرد تا به دانشگاه برود تا بتواند از این طریق به مدارج بالاتر دست پیدا کند و شغل بهتری برای خود دست و پا کند. لری بعد از نام نویسی در دانشگاه به سر کلاس های درس می رود و در آنجا با استادی به نام «مرسدس» (جولیا رابرتز) آشنا می شود...

خانواده ای آمریکایی برای یک سفر تفریحی تجاری به پاریس سفر می کنند. در آنجا آنها که از لحاظ مادی در وضع خوبی هستند، با زندگی ها و دنیای جدیدی آشنا می شوند که به آنها دیدی می دهد که چگونه میتوانستند با تغییراتی در زندگی و در گذشته ی خود، از دنیا و آسایش و خوشبختی بهتری برخوردار باشند.