

جو، یک نوجوان یتیم در کوچه های دویا، با دانپی، یک مربی بوکس بی خانمان و الکلی ملاقات می کند. دانپی با دیدن استعداد بوکس جو، تصمیم می گیرد او را آموزش دهد. وقتی جو به خاطر جرائم جزئی به خانه نوجوانان وحشتناک فرستاده می شود، با ریکیشی که رقیب بوکس او می شود ملاقات می کند. دانپی به خانه می آید تا به جو کمک کند تا برای شکست ریکیشی آموزش ببیند. وقتی جو تصمیم می گیرد جدّاً بوکس را دنبال کند، دانپی به خاطر شهرتش به عنوان یک مست نمی تواند مجوز مربیگری دریافت کند.

در اوایل دهه ۱۹۶۰، "فرانک ماشن"،به اندازه کافی سرسخت، جاه طلب و باهوش است تا به سرعت تبدیل به ستاره راگبی در تیم کارفرمای محلی "ویور" شود. او با "خانم هموند"، زنی که همسرش را از دست داده آشنا می شود اما طبیعیت خشنش او را از رسیدن به چیزی که می خواهد جلوگیری می کند. او از این وضعیت به شدت ناراحت می شود و...