

داستان سریال در صدها سال آینده می گذرد. جائی یک فاجعهی ناگوار باعث از بین رفتن بشریت شده است. اندک افراد بازمانده که مسافران نامیده می شوند در می یابند که چگونه میشود اطلاعات را به گذشته ارسال کرد. آنها تلاش میکنند تا به مردم زمان حال (قرن ۲۱) هشدار های لازم را بدهند بلکه از وقوع این فاجعه جلوگیری کنند...


در آینده ای نزدیک پارکی فوق پیشرفته شبیه غرب وحشی طراحی شده است که ربات های انسان مانندی بنام "میزبان" در آن وجود دارد. این ربات ها همگی از قبل برای اهداف مشخصی برنامه ریزی شده اند. افراد ثروتمند که در این پارک با نام "مهمان" شناخته می شوند در ازای پرداخت پول میتوانند از امکانات و ربات های این پارک بازدید و استفاده کنند. همه چیز سالها طبق برنامه پیش می رود و سرمایه گذاران این پارک تسلط کامل بر روی ربات ها دارند تا اینکه یک روز به دلیل نقص فنی در سیستم کنترل، ربات ها متوجه ماهیت واقعی خود شده و کم کم دست به شورش علیه سازندگان خود می زنند...

پس از آنکه یک بیماری قارچی ناشناخته مردم کره زمین را تبدیل به موجوداتی گرسنه به گوشت و خون کرده است تنها امید بشریت گروهی از کودکان هستند که علاوه بر مبتلا بودن به ویروس توانایی تفکر و تصمیم گیری هم دارند. از آنها در یکی از پایگاه نظامی کشور انگلستان به شدت محافظت می شود، تا اینکه ناگهان آن پایگاه مورد حمله قرار می گیرد و...


مجموعه تلویزیونی پايان كودكی به توصيف اولين برخورد هاي بشر با موجودات فضايی مي پردازد. در اين داستان ناوگانی از سفينه هاي فضايی غول آسا بر فراز تمام شهرهای بزرگ دنيا معلق است و چندين نسل است كه مردم آنها را مي بينند. اربابان بزرگ يعني همان افراد سفينه های فضايی كه خودشان را به اين نام ميخوانند، مدام با زمين ارتباط راديويی دارد ولي هيچ وقت خودشان را نشان نمی دهند. بعد از سالها عاقبت اربابان بزرگ از دل سفينه ها بيرون مي آيند و آفتابي ميشوند و آن وقت دليل انزوايشان در همه آن سالها معلوم می شود: اربابان بزرگ از دل اساطير خود ما بيرون آمده اند و شباهت عجیبي به اهريمن دارند...