
جواني سياه پوست به نان «بابي ارل» (آندروود) را به جرم هتک حرمت و کشتن دختري يازده ساله دستگير مي کنند. «تاني براون» (فيش برن)، پليس سياه پوست با خشونت وادارش مي کند که اعتراف کند. هشت سال بعد، وکيلي به نام «پل آرمسترانگ» (کانري) در دانشگاه هاروارد طي يک سخنراني به شکنجه ي پليس و نژادپرستي در قوانين ضد سياه پوستان حمله مي کند و مادر «ارل» (دي) از «آرمسترانگ» مي خواهد که پرونده ي پسرش را به دست بگيرد...

«جاش» (تاکر)، دانشجویی که «هکر» ماهری هم هست، موقع کار در کتابخانه ی دانشگاه با موجود سفیدرنگ هیولا مانندی روبه رو می شود. وقتی این برخورد تکرار می شود، «جاش» خود را حلق آویز می کند. تصویرهای سیاه و سفید هولناکی که «جاش» از طریق مانیتورش دریافت می کرده، حالا روی کامپیوتر دوستش، «متی» (بل) ظاهر می شود و بعد روی کامپیوتر دوستان شان و …