
کانون توجه فیلم بر روی گربهای انسان نماست که شخصیت اسکیپ هینانت او را فریتز صدا میکند. اتفاقات فیلم در شهر نیو یورک است و زمان دهه ۱۹۶۰ را به صحنه کشیدهاست. فریتز در خلال فیلم همواره دنبال یک زندگی مملو از خوشی و شادی است، او بی درنگ در پی افزایش آگاهیها سیاسی و اجتماعیهای خود میباشد و...


جو، یک نوجوان یتیم در کوچه های دویا، با دانپی، یک مربی بوکس بی خانمان و الکلی ملاقات می کند. دانپی با دیدن استعداد بوکس جو، تصمیم می گیرد او را آموزش دهد. وقتی جو به خاطر جرائم جزئی به خانه نوجوانان وحشتناک فرستاده می شود، با ریکیشی که رقیب بوکس او می شود ملاقات می کند. دانپی به خانه می آید تا به جو کمک کند تا برای شکست ریکیشی آموزش ببیند. وقتی جو تصمیم می گیرد جدّاً بوکس را دنبال کند، دانپی به خاطر شهرتش به عنوان یک مست نمی تواند مجوز مربیگری دریافت کند.