

در دنیایی که انسان ها باید با آسیب هایی که ابرقهرمانان از خود به جا می گذارند کنار بیایند، امیلی لاک (Vanessa Hudgens) روز اول کاری خود را به عنوان مدیر تحقیق و توسعه شرکت امنیت وین (سازمانی زیر نظر شرکت بروس وین که تخصصش پوشش دادن خسارات وارد شده توسط سوپر هیرو ها به مردم عادی در حین مبارزه با جرم می باشد و در حال تولید تسلیحات دفاعی می باشد)، آغاز می کند. با اعتماد به نفسی بالا و پر از ایده های بسیار، امیلی متوجه می شود که انتظاراتش از آنچه مدیر جدیدش (Alan Tudyk) و همکارانش تصور می کنند بسیار فراتر است. پس اوست که باید تیم را برای استفاده از همه پتانسیل خود مدیریت کند و به آن ها بفهماند که برای قهرمان بودن نیاز به قدرت های ماوراء طبیعه نیست.


داستان درباره یک کارشناس خرید مسکن به نام شیلا (Drew Barrymore) در لس انجلس است که می میرد و دوباره زنده می شود. شیلا پس از زنده شدن متوجه میشود علاقه زیادی به گوشت و خون انسانها پیدا کرده است. حال شوهر او جوئل (Timothy Olyphant) تصمیم دارد در راه تهیه گوشت و خون انسان به همسرش کمک کند...

بازیگری بلندپرواز و با ایمانی به نام مارلا از شهر کوچکش به هالیوود میاید تا برای هاوارد هوگز" میلیارد بدنام کار کند. اما به دام عشق رانندهی شخصیاش "فرانک فوربز" می افتد و این امر نه تنها اعتقاداتش را به چالش میکشد، بلکه برخلاف قانون هوگز مبنی بر رابطه نداشتن کارکنان با یکدیگر است...


داستان زنی به نام Eleanor (کریستن بل) را دنبال میکند که پس از تصادفی که منجر به مرگش میشود وارد جهان پس از مرگ میشود و Michael مرشدش در این جهان به او میگوید برای اینکه افراد بیگناهی که به اشتباه در انتظار اعدام بودهاند را از مرگ نجات داده، وارد "مکان خوب (بهشت)" شده است. Eleanor میفهمد که اشتباهی رخ داده و او را با شخص دیگری اشتباه گرفتهاند، حالا او در دنیایی گیر کرده که نه کسی خطایی انجام میدهد، نه کسی مست میشود و همه با هم خوب هستند. Eleanor مانده است که در دنیای پس از مرگ بماند یا تلاش کند به زندگی عادیاش بر روی زمین بازگردد...