
«هپي گيلمور» (سندلر)، جوان ساده و خوش قلبي است که هميشه آرزو داشته بازيکن حرفه اي هاکي بشود. او با خبر مي شود که مادر بزرگش قادر به پرداخت بدهي مالياتي دوست و هفتاد و پنج هزار دلاري خود نيست و به زودي خانه اش را از دست خواهد داد. کمي بعد «هپي» به طور اتفاقي متوجه مي شود که استعدادي در ورزش گلف دارد...

فرانک جوان و دوستانش ایده ای به سرشان میزند. آنها تصمیم می گیرند به شهر بزرگ بروند و چندتا زن خیابانی استخدام کنند تا با آنها خوش بگذرانند. اما همه چیز به سادگی پیش نمی رود و سرانجام با زنی آشنا می شوند که آنها را به خانه می رساند. آن زن در خانه درختی فرانک می ماند و پدر فرانک که مجرد است فکر می کند او معلم فرانک است و...