
«ویلیام تاکر» (گرانت) در محله ی ناتینگ هیل (غرب لندن) کتاب فروشی دارد. یک روز «آنا اسکات» (رابرتس)، ستاره ی امریکایی که به لندن آمده تا در فیلمی بازی کند، در حال گشت و گذار وارد مغازه ی «ویلیام» می شود و کتابی می خرد. اما ارتباط این دو که قاعدتا باید در همین جا تمام شود، ادامه پیدا می کند و پس از چندی به رابطه ای عاطفی تبدیل می شود…

کانال «ترو تي وي» تلويزيوني کابلي براي فرار از ورشکستگي تصميم مي گيرد بيست و چهار ساعت از زندگي يک آدم معمولي را به روي آنتن بفرستد. سرانجام پس از جست و جو و امتحان بسيار، آدم کم هوشي به نام «اد پکورني» (مکانگي) که به کار فروشندگي در يک فروشگاه نوارهاي ويدئويي مشغول است، انتخاب مي شود...

«بن سوبول» یک روانپزشک است که مشکلاتی دارد: زمانی که بیمارانش شروع به درد و دل می کنند، پسرش جاسوسی آنها را می کند، پدر و مادرش تصمیم ندارند در مجلس عروسی که در پیش دارد شرکت کنند، و مشکلات بیمارانش او را به چالش نمی کشند. «پاول ویتی» پدرخوانده، که رئیس یک خانواده تبهکاری است، نیز مشکلاتی دارد: حمله های عصبی در جمع ها، قادر نبودن به کشتن افراد، و ... اکنون پاول ویتی برای مشکلاتش به بن مراجعه می کند و ...