
فینچ که کارش تمیز کردن پنجره است کتابی تهیه میکند با عنوان "چگونه بدون هیچ زحمتی به موفقیت برسم". با کمک گرفتن از راهنمایی های این کتاب، فینچ برای تمیز کردن پنجره های یک شرکت چند ملیتی بزرگ مشغول بکار میشود و با استفاده از روش های زیرکانه به اتاق ایمیل دسترسی پیدا میکند و خود را به مقام های اداری مختلف آنجا منصوب می کند...

پیرمردی بهمراه پسرش که پیاده در کنار جاده در حال حرکت هستند ناگهان به کلاغی سخنگو برمیخورند که نشانه ایی از اندیشه های مارکسیسم است. کمی پس از این برخورد آنها به ۷۵۰ سال قبل فرستاده میشوند، در آن تاریخ که "فرانسیس آسیزی" از مشهورترین قدیسان مسیحی است آنها را بعنوان راهب مامور میکند تا گنجشک ها و شاهین ها را به دین مسحیت دعوت کنند...