لیلی به دیدن خواهر نامزدکردهاش، والریا، میرود و در آنجا با مردی به نام تام آشنا میشود. در این میان، یک راز پنهان و تاریک در اتفاقات جزیره وجود دارد.
یک یهودی لهستانی در سال ۱۹۴۳ از غتو ورشو فرار کرده و در فرانکفورت به عنوان یک خدمتکار رستوران مشغول به کار است. او در حالی که خود را به عنوان یک فرانسوی جا میزند، به فکر انتقام از نازیها است ...