
"سیمون گوربونکوف" وارد یک کشتی می شود.در استانبول او لیز خورده و دستش می شکند.چیزی که او نمی داند این است که این اتفاق علامتی برای گروهی قاچاقچی است.به همین دلیل آنها دستان او را با طلا و الماس بانداژ می کنند.پس از بازگشت به خانه،تبهکاران تلاش می کنند آنها را پس بگیرند و...

لی شان و آیو ماموران سابق اینترپُل هستند که اکنون تبدیل به شکارچیان جایزه بگیر شده اند و برای پول به تعقیب فراریان می پردازند. زمانی برای آنها پاپوش درست می شود و بعنوان بمبگذران یک هتل شناخته می شوند، آن دو از یک شکارچی جایزه بگیر افسانه ای طلب کمک میکنند تا بمبگذار واقعی را پیدا کنند...

"نیک بیانکو" هنگام سرقت جواهرات دستگیر می شود و برخلاف اصرار دادستان،از لو دادن همدستانش امتناع کرده و به زندان می رود.وقتی متوجه می شود همسر افسرده اش دست به خودکشی زده دوستان قدیمی اش را لو داده و عفو مشروط می گیرد.او دوباره ازدواج کرده،کار جدیدی پیدا می کند و یک زندگی شاد را آغاز می کند...