
"مانوئل آرتیگوئز" راهزنی مشهور در دوران جنگهای داخلی اسپانیا، بیست سال عمر خود را در فرانسه و تبعید زندگی کرد. وقتی مادرش رو به مرگ قرار دارد او تصمیم می گیرد بطور مخفیانه به دیدار او در شهر کوچک خود برود.اما بزرگترین دشمن او، "وینولاس" افسر پلیس اسپانیایی نقشه به دام انداختن او را در سر دارد...

انگلستان، قرن دوازدهم. «هنري دوم» (اوتول) دوستي نزديکي با مشاور ساکسوني خود، «توماس بکت» (برتن) دارد. پس از چندي «بکت» به مقام صدراعظمي مي رسد و به مقام اسقف کنتربري منصوب مي شود. اما آرام آرام اختلافات ميان دو دوست بالا مي گيرد و «هنري» دستور قتل «بکت» را صادر مي کند...

«جك ریپر» ژنرال روان پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در امریکاست که در اقدامی خودسرانه تهاجمی هسته ای علیه شوروی به راه می اندازد و رئیس جمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می گردند.

"ورونیکا" و "برویس" در خیابانهای مسکو قدم زده و به یکدیگر عشق می ورزند."ورونیکا" می خندد چون در این صبح آنها با هم خوشبخت هستند.آنها چند مرغ ماهیخوار در آسمان می بینند.وقتی به خانه "ورونیکا" می رسند درباره یک قرار ملاقات با هم صحبت می کنند اما جنگ جهانی دوم در مسکو آغاز می شود."بوریس" مجبور می شود به جنگ برود و...