
در دهکده ای کوچک و ویران در دهه ۹۰ مجارستان زندگی به حالت تعطیل در آمده است.باران پائیزی آغاز شده است.روستائیان انتظار دریافت پول زیادی را داشته و پس از آن تصمیم به ترک روستا دارند.آنها می شوند که "ایریمیاس" کسی که تصور می کردند مرده در حال بازگشت است.آنها تصور می کنند او تمام پولهای آنها را خواهد گرفت و...

فِرِش یک پسربچه ۱۲ ساله می باشد که کارش فروش مواد مخدر است. فِرِش در یک مجتمع مسکونی شلوغ در کنار عمه و پسر عموهایش زندگی می کند. پدر او تبدیل به یک فرد بیکار و بی مصرف خیابانی شده، اما هنوز هم گاهی اوقات به بهانه بازی کردن شطرنج با فِرِش ملاقات می کند. خواهر او نیز با کسانی که از فِرِش مواد میخرند، همخوابه می شود. اما با گذر زمان فِرِش متوجه می شود که دیگر نمیخواهد مواد بفروشد و...

زندگی برای "باب جونز" به خوبی پیش می رود. شغل عالی، همسر زیبا و عاشق و بچه ای که در راه است. او متوجه می شود که بیماری سختی دارد که تنها چند ماه فرصت زندگی دارد. به همین دلیل او شروع به ضبط فیلمی برای بچه اش می کند که در آن به او نصیحت و راه های زندگی را می آموزد. او سپس برای آخرین بار به سفری می رود که...

پس از یک فاجعه هوایی،"مکس کلین" یکی از بازماندگان دچار تغییر شخصیتی می شود.او که دیگر نمی تواند با زندگی سابق خود و همسرش "لائورا" ارتباط برقرار کند،نوعی احساس شکست ناپذیری و خدا بودن پیدا می کند.وقتی روانشناسش از کمک به او بازمی ماند او را برای دیدن یکی دیگر از بازماندگان حادثه می فرستد و...