
«جان اسمیت» (ویلیس) به گنگسترهای «دویل» (کلی) می پیوندد. اما وقتی با او درباره ی دختری به نام «فلینا» (لومبارد)، که در چنگ آنان اسیر است اختلاف پیدا می کند، به گروه «استروتزی» (آیزنبرگ)، دشمن «دویل»، ملحق می شود. «اسمیت» که به هیچ کس جز خودش وفادار نیست، «استروتزی» و «دویل» را به جان هم می اندازد، گرچه در ظاهر به هر دو گروه خدمت می کند …


یک سریال جنایی و در عین حال عاشقانه است که بر اساس رمانی به همین نام ساخته شده. یک مدیر کتاب فروشی یک نویسنده را ملاقات می کند و خیلی زود عاشق او می شود. این مرد برای رسیدن به زن مورد علاقه اش به شبکه های اجتماعی و تکنولوژی متوسل می شود تا بتواند تمام موانع را از سر راه خود کنار بزند...

«استيون» (راسل) و «برايان مکافري» (بالدوين)، پسران يک آتش نشان شيکاگويي هستند که هنگام انجام وظيفه جانش را از دست داده است. «استيون» معتقد است «برايان» نمي داند که براي ماندن در اين حرفه، چه زحمت ها بايد کشيد و چه جان فشاني ها بايدکرد. «برايان» را به بخشي «بي خطر» انتقال مي دهند و مأمور مي شود به مأمور تحقيق اداره، «دانلد ريمگيل» (دنيرو) که سعي دارد از چند و چون يک سلسله آتش سوزي سر در بياورد، کمک کند...


داستان سریال در مورد دو جوان به نام های ماریان و کانل است که هر دو در یکی از شهرهای کوچک ایرلند زندگی می کنند. آنها از دوران دبیرستان با یکدیگر همکلاسی بودن و همچنان در کالج نیز همراه باهم تحصیل می کنند. کانل دانش آموزی موفق، باهوش و خوش تیپ است، اما ماریان در میان همکلاسی ها محبوب نیست و همواره از سوی بقیه مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. ولی زمانی که وارد دانشگاه می شوند تغییراتی در زندگی ماریان رخ می دهد و او در دانشگاه فردی محبوب و زیبا شناخته می شود. روابط ماریان و کانل روز به روز پیچیده تر می شود و این دو سعی می کنند تا…