
دختری ۱۷ ساله با نام «ری» مسئول نگهداری از دو خواهر و برادر کوچکترش و همچنین مادر پریشان حالشان در شرایط بسیار بد اقتصادی است. در همین احوالات خبر میرسد که پدرشان که به قید وثیقه از زندان آزاد شده، فرار کرده و اگر تا یک هفته باز نگردد آنها به خاطر جبران پول وثیقه از خانه یشان که شاید تنها دارایی آنهاست اخراج خواهند شد...

«بلیس» دخترک خجالتی و گوشه گیری است که یک روز با گروهی از دختران دیگر آشنا می شود که در یک تیم اسکیت سواری نمایشی شرکت می کنند و مسابقه می دهند. او کم کم احساس می کند از اینکه همیشه و هیچ وقت در زندگی اش کار خاصی نکرده است خسته شده و اکنون میخواهد به گروه آنها بپیوندد تا در مسابقات شرکت کند…