

توی سرزمینی که هیچ جادویی توش نیست، سرزمینی که قویترها قانون تعیین میکنند و ضعفا مجبورن پیروی کنند، سرزمینی که پره از گنج و زیباییهای وسوسهانگیز، ولی در عین حال توش کلی خطر غیرمنتظره در کمینه؛ سه سال پیش، Xiao Yan، کسی که از خودش مهارتهایی به نمایش گذاشت که توی چندین دهه کسی به چشم ندیده بود، یهویی همهچی رو از دست داد؛ قدرت هاش، اعتبار خاندانش، قولی که به مادرش داده بود. و این وسط نامزدیش هم بهم میخوره و اوضاع درهم میشه...


موقع نجات دادن یه غریبه از تصادف ترافیکی کشته شد، یه نیت ۳۴ساله به عنوان رودئوس گریرات توی دنیایی از جادو تولد تازهای پیدا کرد، یک نوزاد تازه متولد شده. با دانش، تجربه و پشیمانیهایی که از زندگی گذشتهش باقی مونده بود، رودئوس قسم خورد زندگی راضیکنندهای رو پیش ببره و اشتباهات گذشتهش رو تکرار نکنه. حالا با مقدار عظیمی از نیروی جادویی به همراه ذهن یک بزرگسال نعمت داده شده، رودئوس به عنوان یه نابغه که توسط والدین جدیدش به وجود اومده، دیده میشه. طولی نکشید که خودشو در حال درس خوندن تحت نظر پدر شمشیرزنش و یه دانشمند به اسم راکسی میگوردیا پیدا کرد، همه برای....