
"گلن" و دوستش "کول" با قطاری که حامل ساکنان مناطق دولتی ست از میزوری به سمت اورگان در حرکت هستند.آنها در خارج از پورتلند ساکن می شوند و با رسیدن زمستان آنها مجبور می شوند غذا و تجهیزات نگه داری شده در پورتلند را از چنگ ماموران فاسد دولتی آزاد کنند.در راه بازگشت "کول" نقشه رساندن تجهیزات به اردوگاه جویندگان طلا را می کشد و...

"افسر کربی یورک" مسئول یک پایگاه مرزی و آموزش سربازان تازه وارد از جمله پسر خود که نزدیک به پانزده ساله او را ندیده می شود.او پسرش را وادار به جنگ با سرخپوستها می کند اما پیش از آن مادرش از راه رسیده و او را خارج می کند.دیدار دوباره "کربی" و "کتلین" که سالهاست از هم جدا شده اند آنها را عاشق یکدیگر کرده و...