
داستان فیلم Fahrenheit ۴۵۱ براساس کتابی است که به قلم ری بردبری نوشته شده و با همین نام در سال ۱۹۳۵ منتشر شده است. در این فیلم، آیندهای به تصویر کشیده میشود که تمامی کتابها غیرقانونی تلقی و سوزانده میشوند. فارنهایت ۴۵۱، دمایی است که کاغذ در آن شروع به سوختن میکند. گای مونتاگ یکی از افرادی است که مسئولیت سوزاندن کتابها را دارد. او از جایگاهی که در این دنیا دارد بسیار خوشحال است. اما رفته رفته مدام این سوال در ذهن مونتاگ به وجود میآید که چرا کتابهای دنیا باید نابود شوند؟

این فیلم داستان مردی به نام دل (پیتر دینکلیج) را روایت میکند که در این جهان تنها است. پس از نابودی نژاد بشر، او در شهر کوچک و خالی از سکنه خود زندگی میکند که توانسته در تنهایی این شهر کوچک را به یک آرمانشهر تبدیل کند تا اینکه او گریس (ال فانینگ)، را پیدا میکند که دارای گذشته و انگیزه مبهم و مرموزی است و بدتر از همه اینکه او میخواهد پیش دل بماند و زندگی کند....